حس زیبای مادری

مادر كه مي شوي صبور تر مي شوي،مهربان تر و آرام تر.

  مادر كه مي شوي خيلي واژه ها برايت رنگ عوض مي كنند،مهمترين ها در زندگيت جابه جا مي شوند،و دغدغه هاي ذهني ات تغيير مي كند.

مادر كه مي شوي خواب و خوراك جايش را به بچه و شير مي دهد و تفريحت به جاي قدم زدن و كتاب خواندن و تماشاي فيلم مي شود تلاش در توليد صداي تمام حيوانات جنگل و خلاقيتت در ايجاد بازي هاي جديد و متنوع با امكانات موجود در خانه.

 مادر كه مي شوي ديدت به مادرت و (به قول دوستي)اگر انصاف داشته باشي به مادر همسرت عوض مي شود و برايت قابل ستودن مي شوند حتي اگر به شيوه تو و به طور كامل مادري نكرده باشند.

مادر كه مي شوي ديگر خستگي برايت مفهومي ندارد و هميشه سرشار از انرژي هستي.

 مادر كه مي شوي انگار دقيق تر مي شوي در ارتباط مادرها و بچه هايشان.مادرهاي باردار كه هميشه از ديدنشان حس بدي پيدا مي كردي برايت مقدس مي شوند چرا كه حاملان معجزه هاي زندگيشان هستند.مادراني كه فرشته هاي شان را در آغوش كشيده اند احساساتت را قلقلك مي دهند چرا كه مي داني چه لحظاتي را مي گذرانند.

 مادر كه مي شوي ديگر رفتار هيچ بچه اي و مادري برايت مسخره نيست.لوسي هيچ بچه اي را به حساب محبت زيادي مادرش نمي گذاري.فرياد هيچ مادري را به حساب بد اخلاقيش نمي گذاري.به همه حق مي دهي.به بچه براي لجبازي و به مادر براي بيش از اندازه كوتاه آمدن در مقابل خواسته ناجور بچه اش و ديگر هيچ مادر و فرزندي را متهم نمي كني.

مادر كه مي شوي گويا ديگران هم فقط مادر بودنت را مي بينند و فراموش مي كنند روزي روزگاري تو دختري خوب،همسري فداكار،خواهري مهربان و عروسي كدبانو بودي.همه تو را در نقش مادريت مي بينند و البته كه تو از اين موضوع خوشنودي.

مادر كه مي شوي ديگر ديدن مادراني بچه به بغل كه به اندازه يك چمدان براي سفر لباس همراه دارند و با ظاهري نامرتب و چادر و روسري كج و كوله در خيابان راه مي روند برايت درد آور نيست.چرا كه مي تواني لذت مادر بودن را در چشمانشان ببيني.

مادر كه مي شوي ديگر به خودت اجازه نمي دهي به راحتي راجع به رفتار و حتي ظاهر هر بچه اي در مقابل مادرش اظهار فضل نمايي،چرا كه مي داني با اين كار قلب مادرش را جريحه دار خواهي كرد.

 مادر كه مي شوي تازه ارزشمند مي شوي،ارزشي كه موجودي ديگر با بودنش به تو بخشيده.ارزشي كه آرزومندم تمام زنان سرزمينم در گيرش شوند.